ارزيابي تأثير بلندمدت پيادهسازي مديريت مصرف لوازم برقي خانگي بر روي الگوي بار و انرژي در درازمدت با توجه به عدم قطعيتهاي موجود در رفتار سمت مصرف، همواره دقت بالايي از مدلسازي را ميطلبد. در اين مدلسازي بايد عوامل جانبي تأثيرگذار شناسايي و در نظر گرفته شوند. اصولاً ت چکیده کامل
ارزيابي تأثير بلندمدت پيادهسازي مديريت مصرف لوازم برقي خانگي بر روي الگوي بار و انرژي در درازمدت با توجه به عدم قطعيتهاي موجود در رفتار سمت مصرف، همواره دقت بالايي از مدلسازي را ميطلبد. در اين مدلسازي بايد عوامل جانبي تأثيرگذار شناسايي و در نظر گرفته شوند. اصولاً تخمينهاي مهندسي مهمترين اطلاعاتي است كه در اين فرآيند موجود است. مضافاً اينكه همگننبودن ساختار مصرفكنندگان و رفتارهاي متفاوت آنها در قبال سياستهاي مديريت مصرف بر پيچيدگي مسأله ميافزايد. در اين مقاله با گروهبندي مصرفكنندگان داراي رفتار مشابه و در نظرگيري كليه عوامل مؤثر و نيز مدلسازي فازي عدم قطعيتها، مدلي دقيق براي ارزيابي تأثيرپذيري الگوي بار در درازمدت با توجه به برنامههاي مديريت مصرف ارائه شده است. برنامه مورد نظر در اين مقاله كاهش استراتژيك مصرف از نوع بهينهسازي لوازم برقي خانگي بوده و دليل اين انتخاب، تأثير قابل توجه اين لوازم در الگوی بار بخش خانگي ايران ميباشد. در انتهاي مقاله نتايج عددي تخميني پيادهسازي راهكار پيشنهادي مقاله ارائه شده است.
پرونده مقاله
در این مقاله یک روش هوشمند انتخاب ویژگی برای بازشناسی ارقام دستنویس فارسی ارائه شده است. در این روش تابع برازندگی مرتبط با خطای سیستم بازشناسی ارقام دستنویس فارسی با استفاده از الگوریتم جستجوی گرانشی باینری و با انتخاب ویژگیهای مناسب کمینه میشود. نتایج پیادهسازی نش چکیده کامل
در این مقاله یک روش هوشمند انتخاب ویژگی برای بازشناسی ارقام دستنویس فارسی ارائه شده است. در این روش تابع برازندگی مرتبط با خطای سیستم بازشناسی ارقام دستنویس فارسی با استفاده از الگوریتم جستجوی گرانشی باینری و با انتخاب ویژگیهای مناسب کمینه میشود. نتایج پیادهسازی نشان میدهند که استفاده از روشهای هوشمند برای انتخاب ویژگی بهخوبی قادر است که موثرترین ویژگیها برای سیستم بازشناسی را انتخاب کند. همچنین مقایسه نتایج روش پیشنهادی با سایر روشهای مشابه مبتنی بر استفاده از الگوریتم ژنتیک و روش بهینهسازی گروه ذرات باینری نشان دهندهی کارایی خوب این روش است.
پرونده مقاله
مهمترین موضوع در طراحی طبقهبندیکنندههای فازی، تعیین متغیرهای فازی اعم از نوع و مکان توابع عضویت، بخش مقدم و تالی قواعد فازی و تعداد قواعد بهینه میباشد. در واقع، اینها پارامترهای ساختاری یک طبقهبندیکننده فازی هستند که طراح سعی میکند با یافتن مقادیر بهینه آنها، به چکیده کامل
مهمترین موضوع در طراحی طبقهبندیکنندههای فازی، تعیین متغیرهای فازی اعم از نوع و مکان توابع عضویت، بخش مقدم و تالی قواعد فازی و تعداد قواعد بهینه میباشد. در واقع، اینها پارامترهای ساختاری یک طبقهبندیکننده فازی هستند که طراح سعی میکند با یافتن مقادیر بهینه آنها، به بهترین عملکرد (بهعنوان مثال بالاترین نرخ تشخیص صحیح) دست یابد. این مسئله را میتوان بهصورت یک مسئله جستجو در فضای با ابعاد بالا در نظر گرفت، بهگونهای که هر نقطه در فضای پاسخ، نشاندهنده یک مجموعه قواعد با توابع عضویت خاص میباشد که در محلهای ویژه استقرار یافتهاند. با این توضیح به نظر میرسد الگوریتمهای ابتکاری (اعم از تکاملی و هوش جمعی)، ابزار مناسبی برای یافتن بهترین پارامترهای یک طبقهبندیکننده فازی باشند. ویژگی برجسته این روشها این است که با تعریف مناسبی از تابع برازندگی میتوان تخمین بهینهای از کلیه پارامترهای مؤثر در یک طبقهبندیکننده فازی را بهصورت خودکار و بدون نیاز به تنظیم دستی (بهصورت سعی و خطا) بهدست آورد. در این مقاله با بهکارگیری الگوریتم بهینهسازی گروه ذرات روشی برای طراحی بهینه یک طبقهبندیکننده فازی ارائه شده است. روش پیشنهادی قادر است نوع توابع عضویت، محل آنها، قواعد فازی لازم و تعداد آنها را بهطور همزمان تخمین زده و بدون دخالت کاربر نسبت به بهینهسازی آنها اقدام نماید. نتایج بهدست آمده از آزمایشات مکرر بر روی دادههای مشهور و مسئله کاربردی طبقهبندی اهداف رادار، توانایی روش ارائهشده را در استخراج کلیه پارامترهای یک طبقهبندیکننده فازی در مقایسه با روشهای مشابه نشان میدهد.
پرونده مقاله
به دلیل اهمیت تخلیه سریع شهر هنگام وقوع حوادث طبیعی یا غیر طبیعی، اعمال یک سیاست کنترلی بهینه برای جلوگیری از بروز تراکم و توقف وسایل نقلیه امری لازم و ضروری است. روشهای موجود برای مدیریت ترافیک در شرایط بحران کمتر به استفاده از رویکردهای هوش مصنوعی پرداختهاند و به هم چکیده کامل
به دلیل اهمیت تخلیه سریع شهر هنگام وقوع حوادث طبیعی یا غیر طبیعی، اعمال یک سیاست کنترلی بهینه برای جلوگیری از بروز تراکم و توقف وسایل نقلیه امری لازم و ضروری است. روشهای موجود برای مدیریت ترافیک در شرایط بحران کمتر به استفاده از رویکردهای هوش مصنوعی پرداختهاند و به همین دلیل، هدف اصلی مؤلفین در این پژوهش ارائه یک رویکرد کنترلی بهینه و هوشمند برای ترافیک تخلیه شهر است. در این رویکرد از سیستم استنتاج فازی برای تصمیمگیری هر عامل و از آتوماتای احتمالی برای بهینهکردن عملکرد عاملها با توجه به ترجیحات هر کدام از آنها در طول زمان استفاده شده است. برای بررسی میزان موفقیت رویکرد کنترلی پیشنهادی، شبیهسازی مبتنی بر عامل در محیطهای RStudio و NetLogo و با استفاده از بستههای RNetlogo و frbs در زبان R انجام شده است. نتایج شبیهسازی نشاندهنده توزیع بار ترافیک، استفاده حداکثری از ظرفیت معابر و پیشگیری از بروز تراکم توسط رویکرد پیشنهادی است. با توجه به فناوریهای ارتباطی نظیر GPS، گوشیهای تلفن همراه هوشمند، سیستمهای پرداخت عوارض خودکار الکترونیکی در معابر و ... که در سالهای اخیر گسترش یافتهاند، امکان پیادهسازی روش کنترل ترافیک بحران پیشنهادی در عمل نیز وجود خواهد داشت.
پرونده مقاله
شبکههای حسگر بیسیم نسل جدیدی از شبکهها هستند که از حسگرها برای دریافت اطلاعات پیرامون محیط خود استفاده میکنند و ارتباط این حسگرها به طور بیسیم است. یکی از مسایلی که در شبکههای حسگر بیسیم از اهمیت زیادی برخودار میباشد بحث کاهش مصرف انرژی و افزایش طول عمر شبکه است چکیده کامل
شبکههای حسگر بیسیم نسل جدیدی از شبکهها هستند که از حسگرها برای دریافت اطلاعات پیرامون محیط خود استفاده میکنند و ارتباط این حسگرها به طور بیسیم است. یکی از مسایلی که در شبکههای حسگر بیسیم از اهمیت زیادی برخودار میباشد بحث کاهش مصرف انرژی و افزایش طول عمر شبکه است. کنترل توپولوژی یکی از روشهای کاهش مصرف انرژی و افزایش طول عمر شبکه بوده و تاكنون روشهاي مختلف كنترل توپولوژي به منظور کاهش مصرف انرژی و افزایش طول عمر شبکه ارائه شده که از جمله آنها خوشهبندی است و یکی از روشهای معروف خوشهبندی LEACH میباشد. در این مقاله ما سعی داریم یک روش خوشهبندی جدیدی ارائه دهیم که نسبت به LEACH و سایر روشهای بهبودیافته بعد از LEACH برتری داشته باشد. ما در این روش خوشهبندی از منطق فازی دوسطحی استفاده میکنیم که باعث کاهش مصرف انرژی و افزایش عمر شبکه در مقایسه با روشهای دیگر میشود و برای اثبات برتری روشمان در مقایسه با روشهای دیگر، مقایسهای با استفاده از نرمافزار MATLAB ارائه دادهایم.
پرونده مقاله
کیفیت سامانههای یادگیری تطبیقی و مشارکتی به نحوه توصیف مناسب یادگیرندگان و نیز دقت و صحت تفکیک یادگیرندگان در گروههای همگن و غیر همگن وابسته است. در روشهای ارائهشده برای گروهبندی یادگیرندگان در محیط یادگیری الکترونیکی، محققان اغلب به دنبال بهبود روشهای پایه از طری چکیده کامل
کیفیت سامانههای یادگیری تطبیقی و مشارکتی به نحوه توصیف مناسب یادگیرندگان و نیز دقت و صحت تفکیک یادگیرندگان در گروههای همگن و غیر همگن وابسته است. در روشهای ارائهشده برای گروهبندی یادگیرندگان در محیط یادگیری الکترونیکی، محققان اغلب به دنبال بهبود روشهای پایه از طریق ترکیب آنها با روشهای بهینهسازی هستند. این امر موجب پیچیدهتر شدن روشهای گروهبندی میشود و کیفیت نه چندان مناسب گروههای حاصل را به دنبال دارد. در این مقاله روشی مبتنی بر نظریه فازی برای انتخاب خوشههای مناسب در روش خوشهبندی پیوندی معرفی شده است. در این روش هر خوشه به صورت مجموعهای فازی مدلسازی شده و خوشههای متناظر تعیین گردیده و بهترین آنها به عنوان خوشه مناسب انتخاب شده است. این روش موجب افزایش دقت روش خوشهبندی پیوندی میشود. نتایج ارزیابی تجربی روش پیشنهادی بر اساس دو شاخص "Davies-Bouldin" و "خلوص و تجمع" نشان میدهد این روش دقت بیشتری نسبت به سایر روشهای خوشهبندی در شناسایی گروهها داشته است.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، استفاده از شبکههای حسگر بیسیم در حوزههایی از کاربردهای پزشکی مطرح شده و به طور خاص در کاربردهایی که حسگرها روی بدن نصب میشوند، تحت عنوان شبکههای بیسیم روی بدن مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که حفظ حریم خصوصی و امنیت دادههای پزشکی دارای اهمیت چکیده کامل
در سالهای اخیر، استفاده از شبکههای حسگر بیسیم در حوزههایی از کاربردهای پزشکی مطرح شده و به طور خاص در کاربردهایی که حسگرها روی بدن نصب میشوند، تحت عنوان شبکههای بیسیم روی بدن مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که حفظ حریم خصوصی و امنیت دادههای پزشکی دارای اهمیت بسیاری است، برقراری امنیت داده در این حوزه به عنوان یک چالش مهم مد نظر قرار گرفته است. یکی از مشکلات برقراری امنیت در شبکههای بیسیم، توافق کلید بین گرهها است که تحقیقات بسیاری روی آن انجام شده است. در شبکههای بیسیم روی بدن، الگوریتمهای متعددی بر پایه یک ساختار ریاضی به نام Fuzzy Vault ارائه شده است که از ویژگیهای سیگنالهای فیزیولوژیکی برای توافق کلید استفاده میکند. با توجه به محدودیتهای موجود در این شبکهها که ناشی از کوچکی سایز گرههای شبکه حسگر و ویژگیهای ارتباط بیسیم میباشد، انتخاب طرح امنیتی مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی فازی به ارزیابی الگوریتمهای توافق کلید مبتنی بر Fuzzy Vault و انتخاب بهترین الگوریتم از میان الگوریتمهای ارائهشده میپردازد. برای ارزیابی، از میان الگوریتمهای توافق کلید ارائهشده بر پایه ساختارFuzzy Vault، سه الگوریتم OPFKA، PSKA، و ECG-IJS که دارای اهمیت بیشتری هستند در نظر گرفته شدهاند تا با استفاده از روش AHP فازی، بهترین الگوریتم با در نظرگرفتن معیارهایی که در انتخاب بهترین گزینه اهمیت زیادی دارند، برگزیده شود. در تعیین معیارها باید ویژگیها و محدودیتهای شبکههای بیسیم روی بدن و همچنین نوع کاربرد و زمان مد نظر قرار گیرد. در نهایت، ارزیابی انجامشده نشان میدهد که الگوریتم توافق کلید موسوم به ECG-IJS نسبت به دو الگوریتم دیگر دارای اولویت بالاتری است و به عنوان طرح بهتر انتخاب میشود.
پرونده مقاله
بیش از دو دهه از معرفی روش کارت امتیازی متوازن جهت کنترل و پایش راهبردهای سازمانها میگذرد. مهمترین دستاورد این روش ترسیم نقشه راهبردی است. در این نقشه با ترسیم روابط علّی بین اهداف راهبردی، امکان تحلیلهای گوناگون فراهم شده و در تصمیمگیری مدیران نقش به سزایی دارد. ب چکیده کامل
بیش از دو دهه از معرفی روش کارت امتیازی متوازن جهت کنترل و پایش راهبردهای سازمانها میگذرد. مهمترین دستاورد این روش ترسیم نقشه راهبردی است. در این نقشه با ترسیم روابط علّی بین اهداف راهبردی، امکان تحلیلهای گوناگون فراهم شده و در تصمیمگیری مدیران نقش به سزایی دارد. برای دستیابی به یک نقشه راهبردی دقیق لازم است شدت هر رابطه علّی به درستی تخمین زده شود. از این رو تخمین ضرایب این روابط در نقشههای راهبردی مورد توجه قرار گرفته است. از مهمترین روشهای موجود میتوان روشهای دیمتل و دلفی را نام برد که مبتنی بر نظرات کارشناسان میباشند. البته ممکن است نظرات کارشناسان در حوزههای پیچیده کسب و کار دقیق نباشند، لذا به کارگیری الگوریتمهای هوش محاسباتی بر اساس دادههای موجود برای تخمین دقیقتر ضرایب علّی مفید است. مورد مطالعه این تحقیق، نقشه راهبردی یک مؤسسه مالی بوده که روابط بین اهداف راهبردی و ضرایب آنها به روش دلفی- فازی از نظرات کارشناسان از قبل تعیین شدهاند. هدف اصلی در این مقاله، تخمین دقیقتر ضرایب علّی به کمک دادههای موجود و الگوریتمهای هوش محاسباتی میباشد. بدین منظور، ابتدا نقشه راهبردی را به ازای هر هدف معلول موجود به چند نقشه شناختی فازی تجزیه کرده و سپس از الگوریتم جستجوی گرانشی برای آموزش هر نقشه شناختی فازی استفاده شده است. هدف از آموزش نقشههای شناختی، تعیین ضرایب علّی بهینه بر اساس دو تابع هدف میباشد. تابع هدف اول، سعی در کاهش خطای پیشبینی مقادیر درصد تحقق اهداف راهبردی را داشته و تابع هدف دوم، ضرایب علّی را در بازه تعیینشده توسط کارشناسان نگاه میدارد. نتایج به دست آمده از روش پیشنهادی، خطای مدل را نسبت به مدل کارشناسان کاهش داد. از مقایسه نتایج الگوریتم جستجوی گرانشی با سایر الگوریتمهای بهینهیابی نیز مشاهده شد که الگوریتم جستجوی گرانشی در تعداد گامهای کمتری در مقایسه با الگوریتمهای بهینهیابی ازدحام ذرات و اجتماع مورچگان نقطه بهینه سراسری را مییابد.
پرونده مقاله
یکی از راهکارهای اساسی برای ارتقای کارایی در محیط ابر، موازنه بار میباشد. انتخاب VM مناسب برای انجام هر کار، تابع پارامترهای مختلفی مانند میزان منابع مورد نیاز کار نظیر CPU، حافظه، حجم منابع در اختیارVM ها، هزینه و سررسیدVM ها میباشد. در این مقاله با در نظر گرفتن تکت چکیده کامل
یکی از راهکارهای اساسی برای ارتقای کارایی در محیط ابر، موازنه بار میباشد. انتخاب VM مناسب برای انجام هر کار، تابع پارامترهای مختلفی مانند میزان منابع مورد نیاز کار نظیر CPU، حافظه، حجم منابع در اختیارVM ها، هزینه و سررسیدVM ها میباشد. در این مقاله با در نظر گرفتن تکتک این معیارها و اهداف طراحی مانند توازن بار، کاهش نرخ ایجاد VM جدید و مهاجرت VM ها، مسأله را در قالب پارامترهای مؤثر در کارایی مدل کرده و سپس مدل فوق را با استفاده از روش پرومته که یکی از پرکاربردترین روشهای تصمیمگیری چندشاخصه است، حل میکنیم. در این روش انتخاب بهترین VM بر اساس ارزش اختصاصیافته به هر یک از معیارها صورت میگیرد که بر اساس منطق فازی تعیین میشود. جهت بررسی کارایی این روش، شبیهسازیهای گستردهای در محیط CloudSim صورت گرفته که نشان میدهد روش پیشنهادی نسبت به روشهای موجود مانند FIFO، DLB و WRR از نقطه نظرات زمان پاسخ، نرخ موفقیت کارها، انحراف بار و نرخ مهاجرت VMها عملکرد بسیار بهتری دارد.
پرونده مقاله
یکی از تهدیدات پیش روی توسعه فناوری اطلاعات در فضای مجازی، سرقت اطلاعات شخصی و مالی کاربران میباشد که این تهدید امنیتی، فیشینگ نامیده میشود. بررسی و تحلیل روشهای موجود نشان میدهد که ایجاد انعطافپذیری در انتخاب ویژگیهای اثرگذار در فرایند شناسایی وب سایتهای فیشینگ، چکیده کامل
یکی از تهدیدات پیش روی توسعه فناوری اطلاعات در فضای مجازی، سرقت اطلاعات شخصی و مالی کاربران میباشد که این تهدید امنیتی، فیشینگ نامیده میشود. بررسی و تحلیل روشهای موجود نشان میدهد که ایجاد انعطافپذیری در انتخاب ویژگیهای اثرگذار در فرایند شناسایی وب سایتهای فیشینگ، پویاسازی رفتار الگوریتم طبقهبندی کننده وب سایتهای هدف و نیز امکان تحلیل و کنترل حجم گستردهای از وب سایتها مورد توجه قرار نگرفته است. لذا در این مقاله به منظور تحقق همزمان سه هدف یادشده، ابتدا مکانیزمی بر اساس طراحی یک آستانه تغییر برای کاهش انعطافپذیر ویژگیهای مورد ارزیابی در شناسایی وب سایتهای فیشینگ تعریف شده است. سپس با حافظهمند نمودن الگوریتم بهینهسازی صفحات شیبدار، کاهش نرم اثر حافظه بر عملکرد الگوریتم در تکرارهای بالا و نیز تعریف 12 قانون فازی در یک سیستم استنتاج فازی اقدام به پویاسازی هوشمند این الگوریتم به منظور طبقهبندی وب سایتهای جامعه ارزیابی به سه طبقه قانونی، مشکوک و فیشینگ مینماید. نتیجه پیادهسازی رویکرد هوشمند جدید پیشنهادی بر روی داده محک استاندارد در این حوزه و نیز مقایسه عملکرد این الگوریتم با عملکرد بهترین الگوریتمهای موجود، نشان از تحقق اهداف سهگانه فوقالذکر برای این تحقیق را دارد.
پرونده مقاله
با ترکیب منطقهای زمانی و منطق فازی میتوان منطقهای جدیدی ایجاد و از آن در وارسی خودکار مدلهای پویای فازی استفاده نمود. تاکنون در چند مقاله مدلهای کریپکه فازی FzKripke و گراف برنامه فازی FzPG به عنوان دو مدل زمانی فازی تعریف و جهت وارسی خواص زمانی روی این مدلها، منط چکیده کامل
با ترکیب منطقهای زمانی و منطق فازی میتوان منطقهای جدیدی ایجاد و از آن در وارسی خودکار مدلهای پویای فازی استفاده نمود. تاکنون در چند مقاله مدلهای کریپکه فازی FzKripke و گراف برنامه فازی FzPG به عنوان دو مدل زمانی فازی تعریف و جهت وارسی خواص زمانی روی این مدلها، منطق زمانی FzCTL ارائه شده و بدون ارائه الگوریتم وارسی مدل، کاربردهایی از آنها در وارسی مدارات منطقی فازی مانند فلیپ- فلاپهای فازی معرفی شده است. در این مقاله جهت برخورد با مشکل انفجار فضای حالت در مدلهای زمانی فازی، روشی نمادین ارائه شده که به کمک آن، مدلها در قالبی بسیار فشرده ذخیره و پردازش میشوند. در این مقاله کارایی الگوریتمهای طراحیشده نیز مورد ارزیابی تحلیلی و تجربی قرار میگیرند. به عنوان مطالعه موردی، کارایی روش در وارسی و کشف مخاطره پویای یک مدار فلیپ- فلاپ D فازی، مورد بررسی قرار گرفته و زمان اجرا و حافظه مصرفی الگوریتم در شرایط مختلف مدل، ارائه شده است
پرونده مقاله
روباتهای وب، برنامههای نرمافزاری هستند که به طور خودکار در اینترنت اجرا میشوند و مهمترین وظیفه آنها واکشی اطلاعات و ارسال آنها به سرویسدهنده مبدأ است. مصرف زیاد پهنای باند شبکه توسط آنها و کاهش کارایی سرویسدهنده باعث شده تا مسأله تشخیص روباتهای وب مطرح شود. در ا چکیده کامل
روباتهای وب، برنامههای نرمافزاری هستند که به طور خودکار در اینترنت اجرا میشوند و مهمترین وظیفه آنها واکشی اطلاعات و ارسال آنها به سرویسدهنده مبدأ است. مصرف زیاد پهنای باند شبکه توسط آنها و کاهش کارایی سرویسدهنده باعث شده تا مسأله تشخیص روباتهای وب مطرح شود. در این مقاله از نظریه مجموعههای فازی ناهموار برای تشخیص روباتهای وب استفاده شده است. روش پیشنهادی شامل چهار مرحله است. در مرحله اول، نشستهای کاربران وب توسط خوشهبندی مجموعههای فازی ناهموار شناسایی میشود. در مرحله دوم، برداری شامل 10 ویژگی متمایز برای هر نشست استخراج میگردد. در مرحله سوم نشستهای شناساییشده توسط یک روش مکاشفهای برچسبگذاری میشود. در مرحله چهارم این برچسبها با استفاده از طبقهبندی مجموعههای فازی ناهموار بهبود مییابد. کارایی روش پیشنهادی بر روی مجموعه دادههای واقعی ارزیابی شده است. نتایج آزمایشها نشاندهنده برتری روش پیشنهادی نسبت به سایر روشهای مطرح از نظر معیار F است.
پرونده مقاله
با افزایش روزافزون مصرف برق و متعاقب آن افزايش توليد، شبکههای انتقال نیز میبایست همگام با آنها توسعه یابند. اين در حالي است که همزمان با تجدید ساختار در سیستم قدرت، علاوه بر تشدید تأثیر عدم قطعیتهای فعلی، چالشها و عدم قطعيتهاي جديد دیگری نیز به شبکه اضافه شده است چکیده کامل
با افزایش روزافزون مصرف برق و متعاقب آن افزايش توليد، شبکههای انتقال نیز میبایست همگام با آنها توسعه یابند. اين در حالي است که همزمان با تجدید ساختار در سیستم قدرت، علاوه بر تشدید تأثیر عدم قطعیتهای فعلی، چالشها و عدم قطعيتهاي جديد دیگری نیز به شبکه اضافه شده است. بالابودن ریسک سرمایهگذاری در پروژههای کلان صنعت برق و همچنین عدم قطعیتهای موجود در عرصه رقابت سبب شده تا سرمايهگذاري در پروژههاي توسعه شبکههای انتقال فاقد انگيزههاي لازم برای بخش خصوصی باشد. در این مقاله مدل نسبتاً جامعی برای برنامهریزی توسعه شبکه انتقال با هدف رقابتیماندن بازار و دسترسی آسان مصرفکنندگان به انرژی ارزان و قابل اعتماد و همچنین تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی ارائه شده است. با توجه به این که مسأله مورد نظر در قالب یک مسأله بهینهسازی چندهدفه است، برای حل آن از الگوریتم بهینهسازی تکامل تفاضلی چندهدفه استفاده شده است. به منظور تسریع در فرایند بهینهسازی و جلوگیری از گیرافتادن الگوریتم در بهینههای محلی، راهکارهای ابتکاری جدیدی نیز به الگوریتم اضافه شدهاند. نتيجه اعمال این الگوریتم بر مسأله بهینهسازی مورد نظر، منجر به مجموعهاي از طرحهای بهینهای خواهد شد که نشاندهنده ناحيه مصالحه بين توابع هدف است. برای انتخاب طرح نهایی از بین چندین طرح بهینه موجود، از روش تصميمگيري فازي max-min استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، شبیهسازیهای متعددی بر روی شبکه 24شينه IEEE انجام میشوند. نتایج شبیهسازیها نشان میدهند مدل ارائهشده میتواند در حضور عدم قطعیتهای مختلف، علاوه بر کمینهکردن هزینههای سرمایهگذاری و کاهش پرشدگی خطوط، خطوط با سطح ریسک مورد قبول و سودآور را شناسایی و برای سرمايهگذاری به بخش خصوصی پیشنهاد نماید.
پرونده مقاله
ارائه یک رویکرد عاملگرای راستیآزما برای دستگاه کنترل ضربان قلب که برای تنظیم ضربان بیماران دچار آرتیمی استفاده میشود و همچنین امکان کنترل و دسترسی به عملکرد آن در هر زمان و مکان از طریق بستر ابر جهت اطمینان از کارکرد صحیح آن، هدف این مقاله است.
در صورت از کار افتادن چکیده کامل
ارائه یک رویکرد عاملگرای راستیآزما برای دستگاه کنترل ضربان قلب که برای تنظیم ضربان بیماران دچار آرتیمی استفاده میشود و همچنین امکان کنترل و دسترسی به عملکرد آن در هر زمان و مکان از طریق بستر ابر جهت اطمینان از کارکرد صحیح آن، هدف این مقاله است.
در صورت از کار افتادن دستگاه تنظیم ضربان قلب به هر دلیل و یا تولید ضربان نامناسب توسط دستگاه، جان بیمار به خطر میافتد. با استفاده از رویکرد پیشنهادی، از عملکرد صحیح دستگاه تنظیم ضربان قلب میتوان اطمینان حاصل نمود. این رویکرد با استفاده از عامل نرمافزاری که قابلیت یادگیری تقویتی دارد میتواند شرایط پیشبینی نشده را فراگرفته و بر اساس آن رفتار نماید. استفاده از بستر ابر امکان ارسال پیام در شرایط بحرانی برای مراکز پزشکی را فراهم میکند. پس از محاسبه تعداد ضربان قلب بیمار به وسیله دستگاه تنظیم ضربان قلب و قبل از اعمال آن در بدن بیمار، رویکرد پیشنهادی مقدار ضربان محاسبهشده را بر اساس نظرات متخصص بررسی میکند و در صورت مغایرت بر اساس مکانیزم یادگیری تقویتی آن را تصحیح میکند. رویکرد پیشنهادی به طور خودکار و هوشمند با استفاده از قابلیت یادگیری تقویتی عمل مینماید. این روش به صورت شبیهسازی بر روی ابر و اتصال به یک دستگاه الکترونیکی همراه با بیمار پیادهسازی و از نظر زمان اجرا مورد بررسی و پذیرش قرار گرفت.
نتایج روش پیشنهادی با خروجیهای مورد انتظار در دیتاستهای موجود مقایسه شده است. این مقایسه نشان داد که استفاده از رویکرد پیشنهادی 24/13 درصد محاسبه انجامشده توسط دستگاه تنظیم ضربان قلب را دقیقتر میسازد. استفاده از عاملهای نرمافزاری با به کارگیری قابلیت یادگیری تقویتی میتواند نقش مهمی در بهبود رفتار دستگاههای پزشکی در شرایط بحرانی داشته باشد.
پرونده مقاله
در موتورهای سوئیچ رلوکتانس نقطه کار در ناحیه اشباع و رفتار غیر خطی سبب شده علاوه بر ناحیه کموتاسیون در ناحیه غیر کموتاسیون نیز ریپل گشتاور ایجاد گردد. در این تحقیق جهت کاهش ریپل گشتاور در سرعتهای پایین، در ناحیه غیر کموتاسیون به جای تزریق یک جریان ثابت از تزریق یک جریا چکیده کامل
در موتورهای سوئیچ رلوکتانس نقطه کار در ناحیه اشباع و رفتار غیر خطی سبب شده علاوه بر ناحیه کموتاسیون در ناحیه غیر کموتاسیون نیز ریپل گشتاور ایجاد گردد. در این تحقیق جهت کاهش ریپل گشتاور در سرعتهای پایین، در ناحیه غیر کموتاسیون به جای تزریق یک جریان ثابت از تزریق یک جریان متغیر بر حسب موقعیت روتور بهره گرفته شده و جهت کاهش ریپل گشتاور در ناحیه کموتاسیون از روش تابع توزیع گشتاور اصلاحشده استفاده گردیده است. از آنجا که در روش تابع توزیع گشتاور با افزایش سرعت موتور به علت کاهش مدت زمان کموتاسیون و خاصیت سلفی سیمپیچهای استاتور، جریان موتور نمیتواند در این زمان کوتاه از جریان مرجع پیروی کند، لذا با بهرهگیری از یک کنترلکننده فازی جهت اصلاح تابع توزیع گشتاور بهره گرفته شده است. در روش تابع توزیع گشتاور اصلاحشده، با فیدبک از سرعت موتور و اعمال به یک کنترلکننده فازی، بر حسب میزان سرعت، زاویه همپوشانی اصلاحشده به گونهای که با افزایش زاویه همپوشانی مدت زمان کموتاسیون افزایش داده شده و شیب تغییرات جریان مرجع کندتر شده که موجب میشود جریان واقعی موتور بتواند در این زمان بیشتر خود را با جریان مرجع تطبیق دهد و از به وجود آمدن ریپل گشتاور جلوگیری نماید. در روش پیشنهادی سرعت موتور، خطای گشتاور و مشتق خطای گشتاور به عنوان ورودی به کنترلکننده فازی میباشند که زاویه روشنی و زاویه همپوشانی بین فازها به صورت تابعی از سرعت موتور تغییر کرده و گشتاور مرجع فاز مجاور نیز به صورت تابعی از خطای گشتاور و مشتق خطای گشتاور اصلاح میشود. در این روش تابع توزیع گشتاور به صورت دینامیکی و لحظهای اصلاح میگردد. در پایان نتایج شبیهسازی به کمک نرمافزار متلب- سیمولینک با استفاده از مدل یک موتور سهفاز سوئیچ رلوکتانسی 6 به 4 برای رنج سرعت 0 تا 1500 دور بر دقیقه ارائه شده که صحت الگوریتم پیشنهادی را تأیید مینماید.
پرونده مقاله
بویلر- توربین یک سیستم چندمتغیره و پیچیده در نیروگاههای بخار است و از سه حلقه کنترل اصلی و مجزای احتراق، دما و سطح آب درام تشکیل شده است. انتخاب حلقههای کنترلی به عنوان یک حلقه واحد به منظور کنترل و شناسایی بویلر به صورت یکپارچه، به علت حضور مشخصههای دینامیکی غیر خطی چکیده کامل
بویلر- توربین یک سیستم چندمتغیره و پیچیده در نیروگاههای بخار است و از سه حلقه کنترل اصلی و مجزای احتراق، دما و سطح آب درام تشکیل شده است. انتخاب حلقههای کنترلی به عنوان یک حلقه واحد به منظور کنترل و شناسایی بویلر به صورت یکپارچه، به علت حضور مشخصههای دینامیکی غیر خطی متغیر با زمان بسیار سخت و پیچیده خواهد بود. بنابراین برای تحقق یک مدل واقعی و دقیق برای طراحی کنترلکننده مناسب، هر حلقه کنترلی باید جداگانه شناسایی شود. همچنین عملکرد مؤثر و کارامد مدل شناساییشده در زمان تغییرات بار نیز حایز اهمیت است. در این مقاله شناسایی حلقه بسته سیستم احتراق ارائه شده است. با توجه به حساسیت، پیچیدگی، غیر خطی و حلقه بسته بودن سیستم، شناسایی سیستم با استفاده از روشهای هوشمند مانند سیستم استنباط فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS) بازگشتی و شبکه با ورودیهای برونزا (NARX) سری- موازی انجام میگیرد. در انتها مقایسه نتایج دو روش با یکدیگر و همچنین مقایسه با دادههای واقعی نمونهبرداری شده از بویلر واحد 320 مگاوات نیروگاه بخار اصفهان- ایران ارائه شده و دقت روشها نشان داده میشود.
پرونده مقاله
محاسبات لبه سیار، تکنولوژی نوینی برای بهبود مشکل تأخیر، ظرفیت و منابع موجود در محیط محاسبات ابری سیار است. هدف اصلی در محاسبات لبه سیار، زمانبندی پویا و بارگذاری بهینه با کمترین هزینه در استفاده از منابع است. ما در این مقاله، از یک مدل سیستم سهسطحی دستگاههای سیار، لب چکیده کامل
محاسبات لبه سیار، تکنولوژی نوینی برای بهبود مشکل تأخیر، ظرفیت و منابع موجود در محیط محاسبات ابری سیار است. هدف اصلی در محاسبات لبه سیار، زمانبندی پویا و بارگذاری بهینه با کمترین هزینه در استفاده از منابع است. ما در این مقاله، از یک مدل سیستم سهسطحی دستگاههای سیار، لبه و ابر استاندارد، استفاده و دو الگوریتم بارگذاری و زمانبندی را پیشنهاد میکنیم. یک الگوریتم تصمیمگیری برای بارگذاری وظایف مبتنی بر الگوریتم کولهپشتی حریصانه در سمت دستگاه سیار است که وظایف با انرژی مصرفی بالا را برای بارگذاری انتخاب میکند و باعث صرفهجویی در انرژی مصرفی دستگاه میشود. همچنین در سمت MEC، یک الگوریتم زمانبندی پویا را با اولویتبندی وظایف مبتنی بر فازی جهت اولویتبندی و زمانبندی وظایف بر اساس دو معیار ارائه میکنیم. نتایج عددی نشان میدهند که کار ارائهشده در مقایسه با سایر روشها باعث کاهش زمان انتظار وظایف برای اجرا، تأخیر و بار سیستم میشود و تعادل سیستم با کمترین تعداد منابع تأمین میگردد و سیستم ارائهشده، مصرف باتری را در دستگاه هوشمند تا حدود 90% کاهش میدهد. نتایج نشان میدهند که بیش از 92% وظایف با موفقیت در محیط لبه اجرا میشوند.
پرونده مقاله
در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیمپیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترلکننده که در حضور این عدم قطعیتهای پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم دا چکیده کامل
در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیمپیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترلکننده که در حضور این عدم قطعیتهای پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم داشته باشد و از طرفی به طور توأمان معیار بهینگی را نیز ارضا نماید، مسألهای چالشبرانگیز است. در کاربردهای عملی، علاوه بر مشکل فوق باید حجم محاسبات ورودی کنترل را نیز مد نظر قرار داده و یک تعامل منطقی بین عملکرد مطلوب کنترلکننده و حجم محاسبات برقرار نمود. در مقاله پیش روی، بر اساس مدل فازی تاکاگی- سوگنوِ خودروی برقی، یک کنترلکننده پایدار مقاوم بهینه فازی مبتنی بر جبرانساز موازی توزیعیافته طراحی میگردد. بهرههای پسخور پایدارساز مدل فازی، کران بالای عدم قطعیتها، کران بالای اثر اغتشاشات و کران بالای تابع هزینه، از طریق حل یک مسأله کمینهسازی و بر اساس نامساویهای ماتریسی خطی به صورت کاملاً برونخط به دست میآیند و لذا حجم محاسبات ورودی کنترل، فوقالعاده کم است. این امر، امکان پیادهسازی عملی کنترلکننده پیشنهادی را میسر میسازد. عملکرد مطلوب کنترلکننده پیشنهادی در شبیهسازیهای پنج مرحلهای نمایش داده شده است.
پرونده مقاله
در این مقاله، از کدهای فضا زمان برای رادار MIMO برای رسیدن به وضوح بالا در برد و سرعت هدف استفاده شده است. تابع ابهام دوبعدی به عنوان یک ابزار برای مقایسه عملکرد رادار در زمینه قدرت تفکیک شناخته میشود. یک کد فضا زمان میتواند بر اساس کمینهسازي فاصله بین پارامترهای واق چکیده کامل
در این مقاله، از کدهای فضا زمان برای رادار MIMO برای رسیدن به وضوح بالا در برد و سرعت هدف استفاده شده است. تابع ابهام دوبعدی به عنوان یک ابزار برای مقایسه عملکرد رادار در زمینه قدرت تفکیک شناخته میشود. یک کد فضا زمان میتواند بر اساس کمینهسازي فاصله بین پارامترهای واقعی هدف در برد، سرعت و زاویه طراحی شود. بدین منظور میتوان با تحلیل تابع ابهام و باریکسازی آن در حد امکان به قدرت تفکیک بالا دست یافت. در این مقاله، تابع ابهام با دو متغیر عدم انطباق دامنه و سرعت در نظر گرفته شده و یک معیار جدید برای دستیابی به عملکرد با وضوح بالا در این زمینه پیشنهاد گردیده است. در این مورد با استفاده از بهینهسازی توابع هزینه پیشنهادی، کد فضا زمان مطلوب استخراج میشود. طرح پیشنهادی را میتوان به رادار آرایه فازی MIMO نیز تعمیم داد. همچنین نتایج شبیهسازی نشان میدهد که طرح پیشنهادی ما دارای تابع ابهام بسیار باریک در اطراف مبدأ است در حالی که عملکرد بسیار نزدیک به حالت بهینه در زمینه احتمال شناسایی هدف را نیز دارا میباشد.
پرونده مقاله
اینترنت اشیا مفهوم جدیدی در عرصه انتقال اطلاعات، نظارت و کنترل از راه دور اشیا، موجودات و تجهیزات است که توانسته به راحتی خود را با صنایع و زیرساختهای مختلف سازگار سازد. انتقال اطلاعات با توجه به محیط ناهمگون اینترنت اشیا، امری چالشبرانگیز بوده و استفاده از روشهای مس چکیده کامل
اینترنت اشیا مفهوم جدیدی در عرصه انتقال اطلاعات، نظارت و کنترل از راه دور اشیا، موجودات و تجهیزات است که توانسته به راحتی خود را با صنایع و زیرساختهای مختلف سازگار سازد. انتقال اطلاعات با توجه به محیط ناهمگون اینترنت اشیا، امری چالشبرانگیز بوده و استفاده از روشهای مسیریابی با در نظر گرفتن محدودیتهای پردازش، محاسبه، ذخیرهسازی و ارتباط امری ضروری شناخته شده است. تا کنون الگوریتمهای متنوعی با کاربردهای خاص در حوزه اینترنت اشیا و شبکههای حسگر بیسیم معرفی شدهاند که هر یک به نحوی در رسیدن به اهداف مسیریابی موفق بودهاند. برخی از پروتکلهای مطرح در این زمینه از ساختار درختی جهت جمعآوری اطلاعات شبکه استفاده کردهاند. این روشها در انتخاب والد یا فرزندان گراف دچار چالشهای مهمی وابسته به نوع کاربرد هستند. در این مقاله ابتدا یک دستهبندی کلی از مزایا و معایب این روشها در حوزه مسیریابی اینترنت اشیا ارائه شده و سپس یک روش مسیریابی آگاه از کیفیت خدمات در مسیریابی مبتنی بر سیستم فازی پیشنهاد شده است. نتایج شبیهسازی و ارزیابی حاکی از آن است که روش پیشنهادی ما در آزمونهای بهرهوری انرژی، نرخ تأخیر و نرخ تحویل بسته نسبت به روش پایه به ترتیب 19%، 5/49% و 10% بهبود داشته است.
پرونده مقاله
دادههاي ریزآرایه نقش مؤثری در طبقهبندی و تشخیص انواع بافتهای سرطانی ایفا میکنند. با این حال در پژوهشهای مرتبط با سرطان، تعداد نسبتاً کم نمونهها در مقایسه با تعداد بسیار زیاد ژنها، باعث ایجاد مشکلاتی از قبیل کاهش کارایی طبقهبندها، افزایش هزینههای محاسباتی و پیچ چکیده کامل
دادههاي ریزآرایه نقش مؤثری در طبقهبندی و تشخیص انواع بافتهای سرطانی ایفا میکنند. با این حال در پژوهشهای مرتبط با سرطان، تعداد نسبتاً کم نمونهها در مقایسه با تعداد بسیار زیاد ژنها، باعث ایجاد مشکلاتی از قبیل کاهش کارایی طبقهبندها، افزایش هزینههای محاسباتی و پیچیدگی در طبقهبندی سلولهای سرطانی خواهد شد. یک راهکار مناسب جهت افزایش کارایی طبقهبندها، حذف ژنهای نامربوط و انتخاب نمونههای مناسب برای آموزش طبقهبندها است. در این مقاله یک مدل ترکیبی بر پایه الگوریتم بهینهسازی جستجوی فاخته چندهدفه و خوشهبندی فازی برای طبقهبندی دادههای ریزآرایه پیشنهاد شده است. در اين مطالعه از نسخه دودویی الگوريتم جستجوی فاخته چندهدفه به منظور انتخاب ويژگيهاي مرتبط با بیماری و از نسخه پیوسته آن برای انتخاب تعداد نمونههای مناسب برای آموزش طبقهبندها استفاده شده است. به منظور تسریع در فرایند بهینهسازی و جلوگیری از گیرافتادن الگوریتم در بهینههای محلی، راهکارهای ابتکاری جدیدی نیز به الگوریتم اضافه شدهاند. برای بررسی عملکرد مدل پیشنهادی، شبیهسازیهای متعددی بر روی شش مجموعه داده سرطانی انجام گرفته و نتایج آن با دیگر مقالات مقایسه شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند در بسیاری از موارد مدل پیشنهادی قادر است در مقایسه با سایر روشها، با انتخاب مجموعه کوچکتری از ژنهای متمایز، منجر به افزایش کارایی طبقهبندها شود.
پرونده مقاله
الگوریتم ماشین بردار پشتیبان یکی از الگوریتمهای مشهور و با کارایی بالا در یادگیری ماشین و کاربردهای مختلف است. از این الگوریتم تا کنون نسخههای متعددی ارائه شده که آخرین نسخه آن ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی میباشد. اغلب کاربردها در دنیای امروز دار چکیده کامل
الگوریتم ماشین بردار پشتیبان یکی از الگوریتمهای مشهور و با کارایی بالا در یادگیری ماشین و کاربردهای مختلف است. از این الگوریتم تا کنون نسخههای متعددی ارائه شده که آخرین نسخه آن ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی میباشد. اغلب کاربردها در دنیای امروز دارای حجم انبوهی از اطلاعات هستند. از سویی دیگر یکی از جنبههای مهم دادههای حجیم، جریانیبودن آنها میباشد که باعث شده است بسیاری از الگوریتمهای سنتی، کارایی لازم را در مواجهه با آن نداشته باشند. در این مقاله برای نخستین بار نسخه افزایشی الگوریتم ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی، در دو حالت برخط و شبه برخط ارائه شده است. برای بررسی صحت و دقت الگوریتم ارائهشده دو کاربرد آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. در یک کاربرد، این الگوریتم بر روی 6 دیتاست مخزن UCI اجرا شده که در مقایسه با سایر الگوریتمها از کارایی بالاتری برخوردار است. حتی این کارایی در مقایسه با نسخههای غیر افزایشی نیز کاملاً قابل تشخیص است که در آزمایشها به آن پرداخته شده است. در کاربرد دوم، این الگوریتم در مبحث اینترنت اشیا و به طور خاص در دادههای مربوط به فعالیت روزانه به کار گرفته شده است. طبق نتایج آزمایشگاهی، الگوریتم ارائهشده بهترین کارایی را در مقایسه با سایر الگوریتمهای افزایشی دارد.
پرونده مقاله
شبکههای حسگر بیسیم متشکل از هزاران گره با انرژی باتری محدود هستند و مصرف بهینه انرژی گرههای حسگر یک چالش اساسی در این نوع از شبکههاست. خوشهبندی گرههای حسگر در دستههای مجزا و تبادل اطلاعات از طریق سرخوشهها، یکی از راهکارهای بهبود مصرف انرژی است. این مقاله یک پروت چکیده کامل
شبکههای حسگر بیسیم متشکل از هزاران گره با انرژی باتری محدود هستند و مصرف بهینه انرژی گرههای حسگر یک چالش اساسی در این نوع از شبکههاست. خوشهبندی گرههای حسگر در دستههای مجزا و تبادل اطلاعات از طریق سرخوشهها، یکی از راهکارهای بهبود مصرف انرژی است. این مقاله یک پروتکل مسیریابی مبتنی بر خوشهبندی جدید را به نام SFLCFBA ارائه میدهد. پروتکل پیشنهادی به طور بیولوژیکی از ویژگیهای جستجوی سریع و مؤثر الهامگرفته از الگوریتم قورباغه جهنده را که بر اساس رفتار غذایابی قورباغهها عمل میکند برای خوشهبندی گرههای حسگر استفاده میکند. در پروتکل پیشنهادی همچنین از منطق فازی به منظور محاسبه برازندگی گرهها، بر حسب دو معیار فاصله تا سینک و انرژی باقیمانده سطح باتری گره حسگر استفاده میشود. روش پیشنهادی در شبیهساز OPNET شبیهسازی شد و نتایج حاصل از شبیهسازی با پروتکل NODIC و استاندارد 4/15/802 IEEE مقایسه شدند. نتایج به دست آمده از شبیهسازی نشاندهنده عملکرد بهتر پروتکل پیشنهادی از نظر انرژی سطح باتری، نسبت سیگنال به نویز، تأخیر انتها به انتها و میزان بستههای تحویلشده به ایستگاه پایه یا سینک میباشد.
پرونده مقاله
امروزه با توجه به رشد گسترده و نفوذ استفاده از منابع توليد پراكنده در شبكههاي هوشمند، پيشبيني بار خالص شبكه با در نظر گرفتن اثر توليدات پراكنده اهميت قابل توجهي پيدا كرده است. در اين مقاله يك روش بهينهسازي تركيبي به منظور پیشبینی احتمالاتي بلندمدت بار خالص شبكه با ا چکیده کامل
امروزه با توجه به رشد گسترده و نفوذ استفاده از منابع توليد پراكنده در شبكههاي هوشمند، پيشبيني بار خالص شبكه با در نظر گرفتن اثر توليدات پراكنده اهميت قابل توجهي پيدا كرده است. در اين مقاله يك روش بهينهسازي تركيبي به منظور پیشبینی احتمالاتي بلندمدت بار خالص شبكه با استفاده از روش تحلیل اجزای همسایگی و حل مسأله رگرسیون به روش mini-batch-LBFGS و ترکیب پیشبینیهای به دست آمده با استفاده از سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی ارائه شده است. اين ساختار شامل تركيب چندين پيشبيني بلندمدت از جمله پیشبینی بار، توان يك ايستگاه خورشيدي و توان یک مزرعه بادی با توربینهای بادی مجهز به ژنراتور القایی دوسوتغذیه است. پیشبینی بار خالص و بررسی وابستگی موجود بین خطاهای پیشبینی بار و توانهای خورشیدی و بادی نیز در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است. نتايج شبيهسازي روش پيشنهادي و مقایسه آن با مدلهای تائو و رگرسیون چندکی نشان میدهد که درصد میانگین مطلق خطا برای پیشبینیهای بار و توانهای خروجی ایستگاه خورشیدی و مزرعه بادی به ترتیب به میزان 947/0%، 3079/0% و 0042/0% بهبود یافته است که کاهش خطای کلی پیشبینی را سبب میشود.
پرونده مقاله
در این مقاله، یك كنترلكننده فازی مد لغزشی به همراه فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی برای کنترل یک سیستم میز لرزه به همراه عملگر الکتریکی و مکانیزم بالاسکرو طراحی میشود. وجود عدم قطعیتهای مربوط به پارامترهای مدل و آلوده به نویز بودن دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج چکیده کامل
در این مقاله، یك كنترلكننده فازی مد لغزشی به همراه فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی برای کنترل یک سیستم میز لرزه به همراه عملگر الکتریکی و مکانیزم بالاسکرو طراحی میشود. وجود عدم قطعیتهای مربوط به پارامترهای مدل و آلوده به نویز بودن دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج خطی موجب بروز مشکلات فراوانی در کنترل این سیستم میشود. از این رو به کارگیری کنترلکنندهای که مبتنی بر مدل دقیق نباشد و یک فیلتر غیر خطی تطبیقی، امری حیاتی است. روش کنترل فازی مد لغزشی و فیلتر کالمن توسعهیافته یک روش مناسب برای کنترل این سیستم میباشد. در کنترل مد لغزشی، بروز لرزش در ورودی کنترلی امری اجتنابناپذیر است. در این مقاله برای کاهش پدیده نامطلوب لرزش از یك مكانیزم استنتاج فازی ساده برای تخمین درست حد بالای عدم قطعیت استفاده میشود. در ادامه از یک روش بازگشتی برای تعیین ماتریسهای کواریانس نویز سیستم و اندازهگیری استفاده میشود. دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج خطی در فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی ترکیب شده و نتایج حاصل در حذف نویز و تخمین پارامترهای لازم مورد بررسی قرار میگیرد. از فیدبک سرعت خطی که توسط فیلتر کالمن در دسترس قرار میگیرد به منظور پایدارسازی و کنترل سیستم حلقه بسته استفاده میشود. در انتها به منظور بررسی عملکرد ساختار کنترلی ارائهشده با آزمایش به کمک میز لرزه مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل نشان میدهند که روش مطرحشده بسیار کارآمد است.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، رادارهای آرایه فازی چندورودی- چندخروجی بهشدت مورد توجه محققان قرار گرفته است. در واقع در این رادارها میتوان مزایای رادارهای آرایه فازی و رادارهای چندورودی- چندخروجی را با هم ترکیب کرد. در اینجا فرض میشود که زیرآرایهها دارای بهره چندگانگی فرکانس چکیده کامل
در سالهای اخیر، رادارهای آرایه فازی چندورودی- چندخروجی بهشدت مورد توجه محققان قرار گرفته است. در واقع در این رادارها میتوان مزایای رادارهای آرایه فازی و رادارهای چندورودی- چندخروجی را با هم ترکیب کرد. در اینجا فرض میشود که زیرآرایهها دارای بهره چندگانگی فرکانسی بوده و از بهره همدوسی کامل برخوردارند. ابتدا در این مقاله به موضوع طراحی آشکارساز بهینه برای رادارهای آرایه فازی چندورودی- چندخروجی بر پایه فرض شناخت ضریب انعکاس هدف در حضور کلاتر ناهمگن پرداخته میشود. در ادامه بر پایه آشکارسازهای استخراجشده، احتمال آشکارسازی و احتمال هشدار کاذب محاسبه شده و به شکل فرمول بسته بر حسب پارامترهای رادار و محیط ارائه میگردد. سپس مسأله تخصیص توان به سیگنالهای متعامد برای بیشینهکردن احتمال آشکارسازی فرمولبندی میشود. نهایتاً موضوع بهره چندگانگی فرکانسی مورد تجزیه و تحلیل ریاضی قرار گرفته و کرانی برای بهره چندگانگی ارائه میگردد. شبیهسازیهای عددی نشان میدهند که آشکارسازهای بهینه استخراجشده، یک فیلتر توأم فضایی- زمانی خواهد بود که بهطور مؤثری باعث تضعیف کلاتر در رادارهای آرایه فازی چندورودی- چندخروجی میگردد. همچنین نشان میدهند که الگوریتمهای تخصیص توان باعث بهبود عملکرد آشکارسازی اهداف در مقایسه با الگوریتمهای معیار میگردد.
پرونده مقاله
امروزه، ژنراتورهای القایی دو سو تغذیه و سلولهای خورشیدی به طور گستردهای در صنایع مختلف و نیروگاههای بادی در حال استفاده هستند که هر کدام با استفاده از روشهای کنترلی مختلفی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. در میان روشهای ارائهشده به منظور کنترل DFIG، روش کنترل مستق چکیده کامل
امروزه، ژنراتورهای القایی دو سو تغذیه و سلولهای خورشیدی به طور گستردهای در صنایع مختلف و نیروگاههای بادی در حال استفاده هستند که هر کدام با استفاده از روشهای کنترلی مختلفی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. در میان روشهای ارائهشده به منظور کنترل DFIG، روش کنترل مستقیم توان بیشتر مورد توجه بوده است. استفاده از این روش به دلیل مزایایی همانند مقاومت در برابر تغییر پارامترها، پاسخ دینامیکی سریع، عدم وجود مدار کنترل جریان، افزایش قابلیت اطمینان و کاهش پیچیدگی سیستم، در مقایسه با سایر روشهای کنترلی دارای برتریهای نسبی بوده است. هرچند نوسانات توان، گشتاور زیاد، فرکانس سوئیچینگ بالا و عملکرد ضعیف در توانهای پایین، از جمله معایب این روش کنترلی هستند. از سوی دیگر در میان روشهای کنترل سلولهای خورشیدی، مدل کنترلی منبع امپدانسی Z بسیار مورد توجه پژوهشگران و بهرهبرداران قرار گرفته است. هر کدام از این روشها به طور جداگانه، بسیار مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در پژوهش حاضر، جهت کنترل ساختار شبکه هیبریدی، ساختار کنترل پیشنهادی متشکل از مدل منبع امپدانسی Z و سیستم کنترلی تطبیقی عصبی- فازی برای بهبود عملکرد سیستم پیشنهاد داده میشود که دارای ساختار ساده و دقت کنترلی بالا است، نسبت به تغییرات سیستم مقاوم بوده و میتواند با صرف هزینه پایین و در محیط زمان واقعی پیادهسازی شود. به منظور تأیید کارایی و برتری این روش کنترلی، سناریوهای مختلفی در نظر گرفته شده و با روش دیگری نیز مقایسه شده است. نتایج شبیهسازی نشاندهنده کاهش قابل توجه نوسانات توان و ولتاژ، افزایش دامنه ولتاژ، گشتاور و جریان ژنراتور و همچنین افزایش قابلیت اطمینان سیستم بوده است.
پرونده مقاله